رحمت ارباب

هرکس سخن ز رحمت ارباب می کند

تصویری از صفات خدا قاب می کند

کلب سرای او گشتن چیز دیگریست

لطفش وجود سگ را کمیاب می کند

بوی تورا گرفته

بوی تورا گرفته دل و این دهان من

از بس صدات کرده گرفته زبان من

صبح و مساء نه که فقط چند لحظه ای

اینجا برای گریه بشو میهمان من

عشقی که هست

عشقی که هست در شبکه های اینضریح

من را کشانده پیششما پای این ضریح

فرسنگ ها پیادهمی آیند کربلا

تنها به عشقدیدنت از لای این ضریح

هوای حسینیه

مرا هوای حسینیه بی امان کرده

که چند سال مرا بیشتر جوان کرده

نفس که میکشم انگار بوی کرب و بلاست

هوای صحن ابالفضل مستمان کرده

شنیده ام شده

شنیدهام شده قلبم وطن برای شما

و زیر قبه تو هم برای من وطناست

چه خوب,که من و تو خانه پیشهم داریم

چنان که عشق کنار  اویسدر قرن است

علی بخواب

از چه چنین تو در تب و تابی ؟ , علی بخواب
این ناله نیست مال بی آبی , علی بخواب

بابا چه کرده ای

اینها کجا پدر ز سر تو حیا کنند؟
بابا چه کرده ای که چنین با تو تا کنند؟

آمد محرم و …

آمد محرم و همه دم گیر هیئتم
با آه و دیده ی پر نم , گیر هیئتم

ستاره و نور

کاروانی پر از ستاره و نور

کاروانی پر از عزیز خدا

کاروانی رسیده از مکه

کاروانی رسیده از بالا

دخیل چادر زهرا

آقا نمیشود که تو دریا کنی مرا؟

امشب دخیل چادر زهرا کنی مرا؟

آماده ام که جان خودم را فدا کنم

امشب بیا که بی و سر و بی پا کنی مرا

باقی گل قنبر

من ز باقی گل قنبرتان خلق شدم

به دعای سحر همسرتان خلق شدم

با دعایش شده ام مست شما در هیأت

و جگر سوخته ی دخترتان خلق شدم

موی سرم سپید شد

همینکه رفتی موی سرم سپید شد و …

برایدیدن تو دیده نا امید شد و …

همانزمان که تو مشکت پر آب میکردی

صدایزوزه کفتار ها شدید شد و …

دکمه بازگشت به بالا