شعر شهادت اميرالمومنين (ع)

امپراطور دل

امپراطور دلم هستی و دل کشور توست

دل من جای تو جای قدم لشکر توست

ای شهنشاه بیا کشور خود را خون کن

که دلم تشنه یک ضربه ای از خنجر توست

هر کجا نام شما هست کرم ریخته است

به دلم لطف نمودی که چنین پرپر توست

سر به دیوار بکوبم ز جنون جا دارد

تا به پیش رخم آن صورت ناز آور توست

نه قدم رنجه مکن,شاه خودم می آیم

با اشاره ات بپرم تا که دلم کفتر توست

سرودست و دل و پا را به تو اهدا کردم

نه که اهدا,نه همه اش مال علی اصغرتوست

همه حرفم به تو ارباب همیناست”سگم

استخوانی بده تا این سگ تو در بر توست

جواد دیندار

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا