اوضاع زندان سخت و بدتر شد
تا وضع جسمش مثل مادر شد
هر روز ضرب سیلی و شلّاق
افطاریِ موسی بن جعفر شد
اوضاع زندان سخت و بدتر شد
تا وضع جسمش مثل مادر شد
هر روز ضرب سیلی و شلّاق
افطاریِ موسی بن جعفر شد
هر کسی فقط یک دَم , هم جوارِ حیدر شد
دم به دم دلــش چون ما بی قرارِ حیدر شد
بی خیال یوسف شد هرکه حُسن اورا دید
قـیدِ خویشتن را زد هر که یــارِ حیدر شد
تا خانه ام از عطرِ دلْ انگیز تو خالی ست
گُلهایِ تَـنِ باغچـه , مثل گُلِ قالی ست
پژمردگی چهره ی گُل را عجبی نیست
وقتی که قد سرو در این باغ , هلالی ست
هرجا حضور اهل بکا فوق العاده است
معلوم می شود که فضا فوق العاده است
در مجلسی که زمزمه و شور و گریه هست
بی شک نگاه مادر ما فوق العاده است
عالمی در عالم معنـــا , نجف
قطعه ای از جَنّهُ المأوا , نجف
بارگــاهِ قُدس قدّیسِ وجود
آستانِ عرشیِ مولا , نجف