ظهورحیدر(ع)

بانو زبانزد است حیایی که داشتی

تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی

نازل شود به وحی خدا مدح وصف تو

با آن مقام پیش خدایی که داشتی

لالا گلم …

طفل نخورده آب کمی در حرم بخواب

لالا گلم , عزیز دلم , اصغرم بخواب

شرمنده ام که شیر ندارم …به سینه ام

ناخن مکش تو خاک مکن بر سرم بخواب

کربلای حسین

از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین

منم غلام کسی که بود گدای حسین

دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم

یکی برای حسن آن یکی برای حسین

پیرهن پاره

پیش نگاهم که ز زین پیکرت افتاد

گوشه ی گودال ز پا مادرت افتاد

شمر نشست تا که روی سینه ی تو با

خنجر کندی به جان حنجرت افتاد

زخم پیشانی

ای هلال زخمی بر نیزه ها

پاره حنجر گشته از سر نیزه ها

کاش می شد ای عزیز مادرم

جای تو می رفت بر نیزه سرم

محل تماشا

افتاده ای برای چه از پا ؟ بلند شو

خوردم زمین کنار تو , از جا بلند شو

لشکر به قامت خم من خنده می کند

شد علقمه محل تماشا , بلند شو

شرمندگی

زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت

بر چهره ی حسین همان دم اثر گذاشت

چون پاره گشت مثل دو چشم تو مشک آب

سقایی و تلاش تو را بی ثمر گذاشت

دکمه بازگشت به بالا