شعر شهادت حضرت زهرا (س)

خبرت مانده به جا

پشت در ای گل من برگ و برت مانده بهجا

ملک سوخته ام بال و پرت مانده به جا

پر شده شهر از اینکه تو دگر خواهی رفت

روی دیوار گلی ام خبرت مانده به جا

من ندیدم تو که دیدی , ز نگاهت خواندم

حادثه بین دو چشمان ترت مانده به جا

گریه کم کن که حسین و حسن تو هستند

داغ ششماهه اگر بر جگرت مانده به جا

من از این خس خس هر نیمه شبت فهمیدم

زخم بر سینه ی بر من سپرت مانده به جا

با غلافی زد و بازوی تو از کار افتاد

رد شلاق به دست دگرت مانده به جا

خوب شد دست نبردی تو به گیسو زهرا

حرف نفرین که زدی تو اثرت مانده به جا

رضا رسول زاده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا