مهدی رحیمی زمستان

ذخرالحسین

در گیر و دار قائله زینب اگر نبود
شلاق بود و سلسله زینب اگر نبود

میداد زجر٬ زجر دو چندان رقیه را
آن شب میان قافله زینب اگر نبود

متن این قرآن

چون درخت پسته که در خاک رفسنجان طلاست

درنجف وقتی بنوشی چایی گیلان طلاست

گرچه درجام طلا,دور ازتو خواهد شد نجس
برضریح تو ولی انگور آویزان طلاست

شعر مناجات امام رضا(ع)

گنبدت مال خودت من فکر راهی دیگرم
فکر دستی مهربان و سرپناهی دیگرم

گندم صحن تورا خوردم که درفکر حرم
مثل آدم دم به دم درگیر آهی دیگرم

شعر زیارت مخصوصه حضرت امام رضا(ع)

شمعی شدم که بی تو به سوسو درآمده ست
سوسو کنان دوباره از این سو درآمده ست

چشمم ز گنبد تو خود ماه آمده
ابرو به صحن رفته و چاقو درآمده ست

شعر ولادت امام رضا(ع)

دل کندن از دریا به ساحل بستگی دارد
به ماه نیمه,ماه کامل بستگی دارد

دل بردن و دل دادن و دل کندن و رفتن
کار جهان تنها به یک دل بستگی دارد

شعر ولادت امام رضا (ع)

هر خانه ای حالش به مادر بستگی دارد
در این حرم اما به خواهر بستگی دارد

وصل است آب ناب سقاخانه بر جنت
یعنی شفا اینجا به کوثر بستگی دارد

شعر ولادت حضرت معصومه(س)

از شب میلاد تو اینگونه حاصل می شود
ماه, روز اول ذی القعده کامل می شود

گوئیا شان نزولش می شود ایران ما
هرچه بر موسی بن جعفر سوره نازل می شود

شعر مناجات با امام زمان(عج)

او تا نفس کشیده من انگار طاهرم
وقتی که با امام زمانم معاصرم

چون آینه غبار گرفته ست باطنم
از بسکه هر دقیقه رسیدم به ظاهرم

شعر مناجات با خدا

گفتیم چه شبها همگی بار خدایا
بسیار ز تو گفتیم بسیار خدایا

بیست و دوشب از ماه گذشته ست و هنوزم
در آتش دوری تو باید که بسوزم

شعر مدح امیرالمومنین (ع)

رسیده اند سه تایی سرِ قرار نجف
پیمبر و اسد الله و کردگار نجف

کنار حضرت ایوان سر مزارِ علی
خدا گذاشته با جسم خود قرار نجف

شعر شب قدر و مدح مولا

تا مگر ختم کند فاطمه راهی به علی
شب قدر است بخوانید الهی به علی

می کند درک پس از سجده خدا را بهتر
هرکسی سجده کند چند صباحی به علی

شعر مدح امیرالمومنین (ع)

گفتند علی یک تنه با دست نگه داشت
در را نه که با دست که با شست نگه داشت

در را نه فقط لشکری از مرحبیان را
در پشت در قلعه به پیوست نگه داشت

دکمه بازگشت به بالا