کربلا

شعر ولادت حضرت امام سجاد (ع)

به دفتر قلم شعر تر می گذارد
سپس قافیه را شکر می گذارد
تو روح تهجد شدی پس خداوند
طلوع تو را در سحر می گذارد

شعر ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع)

ابرو گره زدی و گره خوردلشکری
“به به”به این صلابت وشور و دلاوری

وقتی میان معرکه شمشیر میزنی
یک نسخه ی برابراصلی زحیدری

بحر طویل میلاد امام سجاد (ع)

باز کیفیّت کوثر لب من را تر کرد ,

کار صد ساغر کرد , حالت هوش مرا بدتر کرد ,

باز این باده مرا دربه در میکده کوثر کرد,

سه شب اینجا همه جا بزم محبّت برپاست

شعر ولادت حضرت ابالفضل(ع)

وقتش رسیده تا به بیانم توان دهید
این حرفهای مانده به دل را زبان دهید
وقتش رسیده روی پر جبرئیل ها
شعری به قلب این قلم از آسمان دهید

شعر ولادت امام حسین(ع)

ای علت قداست و تکثیر گریه ها
بالاترین تنزل قدسی ,ای آشنا

خمیازه ایم,,نشئه ی ما هم‌خمار توست
افتاده است پرده خدا هم دچار توست

نعمت افزون

تیغ دوابروی تو رونق بازار شد

مشتری چشم تو واله وبیمار شد

عطر تنت مانده در خاطره هر نسیم

زلف پریشان تو زینت گلزار شد

شعر ولادت حضرت ابالفضل (ع)

حیدری در خانه ی حیدر به دنیا آمده
یا که امشب حمزه ای دیگر به دنیا آمده
لرزه افتاده به جان دشمنان اهل بیت
حامی اولاد پیغمبر به دنیا آمده

غلامِ تو اَم

تو ذاتِ جمالی…. تو ذاتاً جمیلی
تو وَحیِ خدا بر لب ِ جـبرئیلی

تو از آسـمان آمدی… آسمانی
تو از نسلِ پاکی تو فصلِ اصیلی

قطره

وحی نازل شده انگار , بر این دفتر من
قلمم کاتب و گفتند که … “حا سین یا نون”
شده تفسیرِ تمامیِ لغاتِ این عشق …
“هوَ لیلا و تماماً همه از دَم مجنون”

گدا

بیا اجازه نده عاشقت عذاب ببیند
چرا همیشه حرم را فقط به خواب ببیند ?!

به خواب دیدم از اینجا نمای گنبدتان را
عجیب نیست اگر تشنه ای سراب ببیند

فطرس

تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایتِ خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت,آفتاب؛
از کار سَروَری جهان برکنار شد

شعر مناجات حضرت موسی ابن جعفر(ع)

پروانه هم پروانه محفل که باشد

قابل شود یکباره ناقابل که باشد

در شعله های شمع تا پا میگذارد

دیوانه بازی میکند عاقل که باشد

دکمه بازگشت به بالا