شعر وروديه كربلا
سپاه فتنه برای تو نقشه هـــــا دارد
سپاه فتنه برای تو نقشه هـادارد
چقدر کرب و بلا قصه بـلا دارد
نزن تو خیمه در اینجا که لشگر کوفه
نگاه شومُ و عجیبی به خیمه ها دارد
پناه بردن تو بر خدا عجیب نبود
عجب در آنکه کـلام تو کربـلا دارد
بیا و خواهش خواهر نکن رد وبرگرد
که لرزه بر دلم افتاده, تـرس جادارد
برای حفظ رکابم و ان یکاد بخوان
که پشت نخل کسی هست و فکرها دارد
ربابه را به درون حرم ببر, لشگر
دو چشم خیره بهحلقوم طفل ما دارد
تو را به لرز رقیه قسم نزن خیمه
هنوز گوش گلت گوشـواره رادارد
نبر مرا سوی گودال و شرح حالنگو
برای گیسوی تو, هر رگت حنا دارد
عزیز دختر زهرا, غروب عاشورا
چقدر سایه سر روی نیزه ها دارد؟
بیا امید محرم که عمه سادات
برای آمدنت انتظارها دارد
حسین ایمانی