شعر مناجات امام حسين (ع)

با خجالت آمدم

هر کجا جا مانده بودم آمدی دنبال من
بیشتر از مادری دلواپس احوال من

با خجالت آمدم یا رب به مهمانی تو
آمدی با روی باز اما به استقبال من

تو رفیق نارفیقی مثل من هم می‌شوی
گرچه ذاتا بی‌نیازی از من و امثال من

طاقت آتش ندارد این بدن یا رب ببخش
حال و روزم را ببین و رحم کن بر حال من

گرچه نعمت‌های خود را خرج من کردی ولی
خرج راه تو نشد یک‌بار هم اموال من

گرچه ممکن نیست اما کاش در روز حساب
در شلوغی گم شود پرونده اعمال من

بی علی یک دم نمی‌مانم خدایا در بهشت
کل نعمت‌های جنت هم که باشد مال من

گر حسین از ما گنهکاران شفاعت می‌کند
پس می‌ارزد تا بسوزد مثل فطرس بال من

ای خدای کعبه و شش گوشه قسمت می‌کنی؟
کربلا و مکه باشد روزی هر سال من؟

آروز دارم بیام کربلایت یا حسین
تا ابد دورت بگردم کعبه آمال من

دخترت شام غریبان گفت بابا بعد تو
رفت غارت گوشوار و سرمه و خلخال من

 آرش براری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا