شعر مناجات امام حسين (ع)

آقای من

من مشتریِّ عشقم و دلّال بازارم
جانم بدهکار و نگاهت را طلبکارم

دنبال یک نیمه نگاهم…میفروشی؟!
هرچند باشد قیمتش ، نقداً خریدارم

برعکسِ هر دلداده ای که میشناسی
از صبح تاشب خواب و شب تاصبح بیدارم

من دردمندم…درد دارم…درد دوری
گفتم که دور از کربلا هرروز بیمارم

جاماندنِ از زائرانت حق من نیست
با هم برایت نوکری کردیم ، اِی یارم

هرسال من را #اربعین جا میگذارند
هرسال تا به سال بعدش اشک میبارم

دلخور مشو از این به بعد گر که شنیدی
«آقا به جان مادرت» را روی لب دارم

خسته شدم از این سؤال و از جوابش
امسال عازم میشوی؟…نه…من گرفتارم

 ایمان دهقانیا

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا