شعر مدح امام حسين (ع)

احوال چاکران

ای خفته در مزار سر از خاک کن برون

احوال چاکران تو بعد از تو در هم است

از دجله و فرات گذر کن به ملک پارس

کاین‌جا برآن جناب رفاهی فراهم است

بنشین به ذوالجناح و عنان بر عنان بیا

با اکبرت که حاصل اولاد آدم است

ور خود نبود میل شریفت به ملک پارس

هرجا کنی جلوس همان‌جا مکرم است

لیکن نمان به ملک عراق و مکان نگیر

جایی که دختران تو را غم روی غم است

بر دیده رعیت مسکین قدم گذار

کین رود بر فرات هماره مقدم است

مقصود از این مکالمه عرض نیاز بود

ور نه همیشه رای تو بر قوم، اقدم است

اما حدیث تنگدلی را کجا برم

تا وصل رخ نماید، قتلم مسلم است

محمد سهرابی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا