شعر وروديه محرم

ای که عشقت

ای که عشقت شعله ور در جانِ ما،جانم حسین
از ازل مهرِ تو در بنیانِ ما جانم حسین

عطرِ جانبخشِ ضریحت بی قرارم کرده است
کربلایت کعبه ی جانانِ ما جانم حسین

خاک ایوانت دوای درد چشمانِ من است
روضه هایت ابرِ پُر باران ما جانم حسین

پنجره های ضریحِ تو ز دردم آشناست
صحن پاکت روضه ی رضوانِ ما جانم حسین

اشکِ شبنم بر تنِ گلبرگِ عاشورا نوشت
خونِ سرخت مشعلِ تابانِ ما جانم حسین

هر کجا باشم نگاهم سمت و سوی کربلاست
راهِ سبزت تا ابد پیمانِ ما جانم حسین

عشقِ تو یک عالمی را غرقِ مستی می کند
روشن از رویت شبِ زندانِ ما جانم حسین

با نگاهِ نافذت دریاب این درمانده را
مبتلایم ای شَهِ خوبانِ ما جانم حسین

دائماً ما را به گردِ شمعِ خود پروانه کن
این توواین خواهشِ چشمانِ ماجانم حسین

آیه های روشنِ یاسین و طاهایم تویی
سوره ی فجری تو در قرآن ما جانم حسین

ای تو آن حالِ خوش و آرامشِ دلهای ما
بین تو حالِ بی سر و سامانِ ما جانم حسین

زندگیِ با تو یعنی در مسیرِ بندگی
ای که هم روحی و هم ریحانِ ماجانم حسین

بی فروغِ روی تو حاشا مرا عزت مباد
نورِ توحیدیِ تو عرفانِ ما جانم حسین

از ازل نام تو را بر جانمان حک کرده اند
کربلایت آیت و برهانِ ما جانم حسین

تا که جسمت زیر و رو شد زیرِ نعلِ اسبها…
ریخت بر هم عالمِ امکانِ ما جانم حسین

مامنی جز کنجِ شش گوشه نداریم ای شَها!
بشنو اینک ناله ی هجرانِ ما جانم حسین

خشکیِ لبهای تو سرچشمه ی آبِ بقاست
ای طبیب درد بی درمان ما جانم حسین

تو همیشه میزبانی چه شود با مادرت
یک شبِ جمعه شوی مهمانِ ما جانم حسین!

 هستی محرابی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا