شعر گودال قتلگاه

برادر !

برادر !

 محمد از حراء گریان رسیده

تن پاکت عدو, در خون کشیده

خدا داند که چشمِ چرخ گردون

شهیدی مثل تو, عریان ندیده

برادر…! صبر من   لبریز  باشد

چرا دشمن چنین خونریز باشد؟

الهی کــور گردم تا نبینـم

سرت ازمرکبـی آویـز باشد

تمام کربلا را این خبر بود

صدای خواهر تو بی اثر بود

نخاع گردنت را قطع کردند

نمیدانم…که خنجر یا تبر بود…؟؟

 حیدر عیسایی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫3 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا