شعر شهادت حضرت عباس (ع)شعر محرم و صفر

تیرباران شدی

چشم تو بسته شد و چشم حرامی وا شد
تو زمین خوردی دورِ حرمم غوغا شد

مشک تو پاره شد و آبرویت ریخت زمین
سیلِ آن خورد به خیمه همه جا دریا شد

مشک تو پاره شد و خاک , به سر کرد رباب
ذکر او “وای علی” جای “گُلم لالا” شد

عَلَمت خورد زمین و حرمم رفت به باد
دشمنم بعد تو با جرات و بی پروا شد

روسری بود , که در دست حرامی ها بود
خیمه ی سوخته معجر به سر زنها شد

تیرباران شدی و تیرَک خیمه افتاد
زینب آواره شد و دخترکم تنها شد

دست تو شد قلم و خون تنت هم جوهر
حکم قتل من و غارت شدنم امضا شد

آن طرف خود و زره از تن تو غارت شد
این طرف بر سر خلخال حرم دعوا شد

بوی یاس آمده از علقمه یعنی اینکه
زائر جسم زمین خورده ی تو زهرا شد

غیرت اللهِ منی روضه ی تو ناموسی ست
رفتی و روی همه بر روی زینب وا شد

 
رضا قاسمی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا