شعر شهادت اميرالمومنين (ع)

جانم علی

کتاب ما علی و کیمیای ما علی است
حرای ما نجف است هوای ما علی است

“حرام زاده رهش از حلال زاده جداست”
که انتهای نسب نامه‌های ما علی است

برای قرب خدا تا ابد علی کافی است
که راه ما علی و رهنمای ما علی است

به کمتر از علی و آل او دلت مفروش
قسم به فاطمه‌اش که بهای ما علی است

تمام حیثیتِ شیعه از علی باشد
حسینِ ما علی است و رضایِ ما علی است

به حکم محکم لایمکن الفراراز عشق
که آنچه عشق نوشته به پای ما علی است

مرا زمانه‌ی مرگم فقط نجف ببرید
که ابتدا علی و انتهای ما علی است

خوشا به زمزمه‌ی وادی‌الاسلام نجف
که نُقل مجلس شبهای ما علی است

بگو بیاورد آنکه بجز علی دارد
بزن به سینه بگو ادعای ما علی است

بگو چه می‌کند آنکه علی ندارد او
برای او است جهیم و برای ما علی است

چه خاک بر سر خود می‌کند اگر بیند
به حشر کعبه‌ی مشگل گشای ما علی است

شنیده‌ایم صدای درِ بهشت علی است
از آن به بعد سلام و صلای ما علی است

اگرچه درک علی از محالها باشد
به قدر ظرفیت اَدراکَمای ما علی است

من از رسول خدا نقل می‌کنم ، فرمود:
که استجابت هر ربنای ما علی است

بجز خدا و پیمبر کسی علی نشناخت
حدیث هرشب او باخدای ما علی است

علی مع الحق و حق باعلی است یعنی که
خدای ما نه ولی ناخدای ما علی است

فقط رسیده‌ایم اینجا که با علی باشیم
هزار شکر فقط ماجرای ما علی است

علی است کارگریِ پدر به خاطر ما
همیشه نان حلال سرای ما علی است

فرشته های خدا شب به شب فقط دیدند
به دست مادرمان لای لای ما علی است

کسی که عشق علی را ندارد او به جهنم
که فکر و ذکر و دل و دلربای ما علی است

“حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر “
برای ما که نگفتند آشنای ما علی است

چه کارمان به سوالات منکر است و نکیر
بجای ماست رضا و بجای ما علی است

قسم به وعده شیرین من یمت یرنی
بهشت عدن خدا نه ، جزای ما علی است

به حلقه‌های ضریحش دخیلها بستند
گره گشای دل انبیای ما علی است

فقط فقط و فقط فاطمه از او می‌گفت
شفاست فاطمه دارالشفای ما علی است

من از حسین بگویم حسین فرموده
که نام جمله پسرهای ما علی است

قسم به پنجه‌ی گوهر تراش های بهشت
همیشه قبله‌ی ایوان طلای ما علی است

علیست شاخص حق و علیست معنی خیر
نگاه کن به خود و گو کجای ما علی است

قسم به عین و به لام و به یای نام علی
که درد ما علی است و دوای ما علی است

کنار خانه‌ی مولا یتیم‌ها جمعند
عزایشان علی است و عزای ما علی است

چقدر کاسه‌ی شیر آمده … چه می‌گویند:
دعای ما علی و های‌هایِ ما علی است

و سهم شیر خودش را به قاتلش بخشید
کریمِ زخمیِ صاحب عطای ما علی است

به یاد مادرش اُفتاده پیش بابایش
که پاره‌ی جگر مجتبای ما علی است

به حال زینب خود رحم کن نمی‌بینی
پس از تو روضه‌ی کرببلای ما علی است

میان کرببلا تا علی به میدان رفت
صدا زدند فقط کینه‌های ما علی است

به زورِ نیزه علی را زِ اسب هُل داند
صدا زدند ببین ردِ پای ما علی است

حسین سمت جوانش رسید اما دیر
به ناله گفت چرا جای جای ما علی است

صدای عمه‌ی سادات بود و بُهتِ حسین
چقدر پیشِ تو روی عبای ما علی است

حسن لطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا