شعر مناجات امام حسين (ع)

حسین من

سنگ هم باشم نگاه تو مرا دُر می کند
لطف تو هر طِیبی را عاقبت حُر می کند

زمزم و کوثر میان چشم من جوشیده است
پس گلابِ این گُلِ پژمرده را کُر می کند

رزق چشمم کربلا را دیدن است ، اما فراق
نان چشمان مرا هربار آجر می کند

یک سلام از پشت بام خانه دادم ، فطرست
جای خالی مرا در کربلا پُر می کند

در زیارت بُعد منزل نیست، پس هر عاشقی
پشت بام خانه را مرقد تصور می کند

آسمان روضه گرفت و ابر گریه می‌کند
رعد سینه می زند ، زهرا تشکر می کند

مهر تربت را که بوسیدم دلم آرام شد
سنگ هم باشم نگاه تو مرا دُر می کند

  احمد ایرانی نسب

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا