شعر وروديه محرم

حی علی العزا

امشب تمام عالم معنا عزا گرفت
باغ بهشت و حوری و طوبی عزا گرفت

نوج نبی که نوحه گرفت از غم شما
عیسی به سینه میزد و موسی عزا گرفت

مریم رسیده شال عزا پخش می کند
هاجر به ناله آمد و حوا عزا گرفت

باریده چشم حضرت یعقوب مثل ما
یوسف به غم نشست و زلیخا عزا گرفت

حی علی العزا که پیمبر به سر زده
حیدر به گریه آمد و زهرا عزا گرفت

مشکی به تن نموده تمام ستاره ها
خورشید و ماه و عالم بالا عزا گرفت

بیرق بپا نموده خدا روی موج ها
نهر فرات خون شد و دریا عزا گرفت

با یاد خشکی لب سقای کربلا
مهتاب روضه خوان شد و دریا عزا گرفت

وقتی گلوی اصغر شش ماهه پاره شد
در خیمگاه مادر تنها عزا گرفت

وای از زمان غارت گهواره شیعیان
قلب رباب بی کس و تنها عزا گرفت

آن لحظه ای که جسم علی پاره پاره شد
ام البنین و حضرت لیلا عزا گرفت

جسم عزیز فاطمه را سنگ میزدند
در قتلگاه زینب کبری عزا گرفت

با ضربه های نیزه گلو پاره پاره شد
فطرس رسید و حضرت طه عزا گرفت

رگهای حلق شاه شهیدان به خون نشست
در بین عرش خالق یکتا عزا گرفت

سعید مرادی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا