شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)
شعر روضه حضرت زهرا س
چشم من تار شده یا که تو مبهم شده ای
یاکه درذهن من اینگونه مجسم شده ای
بادها کمتر از آنند شکستت بدهند
بازهم سرو منی گرچه کمی خم شده ای
تاکنون حرف تو را غیرعلی کس نشنید
مدتی هست که باخادمه همدم شده ای
همه ی عمر به من حق تقدم دادی
چه شده در طلب مرگ مقدم شده ای
مگر از بودن در خانه ی من خسته شدی؟
که برای سفر اینقدر مصمم شده ای
تا به امروز دلیل به زمین خوردن من
نشده هیچکس اما تو عزیزم شده ای
همه ی ترس من این است ببینم روزی
سایه ی لطف خدا از سرما کم شده ای
شاعر : علی ذوالقدر