شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)

رئـوف ابن رئـوف

كاسه ي صبرش همينكه هر كسي سر ميرود
مضطرب ، سمت حرم، از صحن كوثر ميرود

هــم مي آيد زائــرت با ديــده ي تر در حــرم
هــم دم رفتــن كه شد با ديده ي تر ميـــرود

آمــدي ايــران چنــان با اقتــدار و با شــكوه
گوئيــا حيـــدر براي فتـــح خيبـــر ميــــرود

هـر كـه آمد در حــريم تو براي كسب فيــض
از جـوارت وقت رفتن چــون ابـاذر ميـــرود

از تـو ميـگويد رئـوف ابن رئـوف ابن رئـوف
هر كجاي اين حــرم هر كس كه منبر ميـرود

در عروسـي خودش هم از لباس نو گذشــت
بخشش و جود پســر قطعأ به مادر ميـــرود

ميشــود خود شــعبه اي از پنجــره فولاد تو
پرچــمت وقتي به اســتان هاي ديگر ميرود

بارهـا ديــدم كــلاغ آمــد به ســوي تو ولــي
وقــت رفتـن از حــرم دارد كبــوتر ميــرود…

محسن صرامی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا