شعر محرم و صفرشعر وروديه محرم

پرچم روضه

باز دعوتنامه را دادند و ماهم آمدیم
باز هم گریه‌کنان با اهل عالم آمدیم

چادرش را داده تا ما پرچم روضه کنیم
زیر دِین مادری با قامت خم آمدیم

اشک ما را پاک خواهد کرد با دست خودش
حکمتی دارد اگر با اشک نم‌نم آمدیم

پای ما لغزش ندارد چون که بند روضه‌هاست
دست را بستیم بر این حبل محکم, آمدیم

با لباس مشکی ماه محرم می‌رویم
با لباس مشکی ماه محرم آمدیم

خوب و بد اینجا ندارد ما گدای زینبیم
خواهر آقا عنایت کرد, درهم آمدیم

یاحسن آمد ز هر جمعی, خدا لبیک گفت
اعتقاد ماست که با اسم اعظم آمدیم

همّ و غم زندگی از سینه‌ی ما رفته است
هر زمان که دسته جمعی زیر پرچم آمدیم

خنده مال مردم دنیا, به ما گریه دهید
به امید یک جهان اندوه و ماتم آمدیم

انبیا از خادمان روضه‌های حضرت‌اند
پابه‌پای خضر و نوح و هود و آدم آمدیم

گریه بر آقا نشانیِ مسلمانیِ ماست
ما به فرمان رسول‌الله اکرم آمدیم

باز هم پیراهنی در عرش آویزان شده
در عزای اشرف اولا آدم آمدیم

میرسد روزی که زینب ناله خواهد زد: حسین
کربلا تا کوفه را بی‌یار و محرم آمدیم

سید پوریا هاشمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا