شعر مناجات امام حسين (ع)

یاحسین

شیرین شود به بُردن نام تو کام ما
این یاحسین ماست شراب مدام ما

تنها دو قطره اشک برای تو ریختیم…
زهرا به یاد خویش سپرده‌است نام ما

خرد و کلان برای تو مجلس گرفته اند
روضه است اجتماع خواص و عوام ما

از بین جمع چند شهید انتخاب کن
چشم تو را بگو که گرفته کدام ما؟!

هنگام مرگ ، همچو وهب بی سر توایم
جانم فدای لحظه‌ی حسن ختام ما

مثل حبیب عشق تو را جار می زنیم
نام ات شنیده می شود از پُشت بام ما

باید جُناده‌وار پسر را فدات کرد
در پیش‌پات سر بِبُرَند از تمام ما

با جبر خود به بند کشیدی زهیر را
با هرچه بند ، فرق کند نوع دام ما

گفتی به جُونِ خویش که آزادی و برو
او گفت: زندگیِّ پس از تو حرام ما

باید شبیهِ عابس تو..،خَلق بشنوند
حُبُّ الحُسَین أجَنَّنِی از هر کلام ما

این حرف نافِع‌ است به اصحاب کربلا
نفعی نبود و نیست به‌جز با امام ما

بر روی تیر نام خودش را نوشته‌‌است…
ثبت‌است بر جریده‌ی عالم دوام ما

ما را عقیله دور و برت جمع کرده است
دُختِ علی‌است علت این انسجام ما

وقت غروب بود که زینب بلند گفت:
خولی قدم گذاشته بین خیام ما

چادر سیاه خواهرت افتاد دست شمر
در زیر پا لگد شده حدِّ مقام ما

 سید امیرحسین موسوی
 بردیا محمدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا