شعر شهادت امام كاظم (ع)

یا الله

این زخمها روی تنم دارد اذیت میکند
زنجیرهای گردنم دارد اذیت میکند

طوری شکسته استخوان پای من که دائما
در حال سجده رفتنم دارد اذیت میکند

یکی دو روزی هست که لب پر شده دندانم و
هنگام یارب گفتنم دارد اذیت میکند

راه گلویم را گرفته خون جاری از لبم
بد جور سرفه کردنم دارد اذیت میکند

مانند زهرا مادرم سر باز کرده زخمم و
چسبیده بر پیراهنم ، دارد اذیت میکند

با پا به پهلویم زد و با تازیانه بر سرم
در موقع جان کندنم دارد اذیت میکند

هی ناسزا به مادرم میگوید این مرد یهود
اینگونه حتی مردنم دارد اذیت میکند

محمد کیخسروی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا