شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

نیست بیداری دراین خواب زمستانی ما
چه مکافاتی شده شبهای هجرانی ما

رودها از درد ناشکری به خشکی میرسند
خشک شد از معصیت چشمان بارانی ما

نیست گرچه بین ما یاد پریشانی او
هست آقا دم به دم یاد پریشانی ما

یوسف آمد سمت مصرو شد عزیز مردمش
کور شد از دوری اش یعقوب کنعانی ما

خانه ی مارا چه بهتر بیت الاحزانش کنند
میزبان وقتی نمی آید به مهمانی ما

مثل قرآن قرن ها تنهای تنها مانده است
ای مسلمانان چه شد موعود قرآنی ما

در پی اش تا کربلا رفتیم و زیر سایه اش
از حسین آغاز شد این سیر عرفانی ما

با سر برنیزه اش هم دستگیری میکند
عالم امکان ندارد مثل قربانی ما

سید پوریا هاشمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا