شعر اربعینشعر محرم و صفر
شدم کبوتر صحن تو
شدم کبوتر صحن تو پر در آوردم
نبین پیاده شدم زائرت , سرآوردم
پیاده آمدنم عشق نیست , من تنها
ادای جمعی از عشّاق را در آوردم …
جهان به حدأقل راضی ام نخواهد کرد
منی که رو به سوی حدأکثر آوردم
سراسر اشک و غم و سوز و آه و افغانم
برای سوگ تو ایندفعه لشکر آوردم
به حق که زیره به کرمان روانه خواهم کرد
اگر درون حرم مشک و عنبر آوردم
به چنگ شیر سپاه حسین خواهم داد
دلی که از حرم شیر خیبر آوردم
شاعر؟؟؟