پاک است ذات کبریا عیبی ندارد
ما عیب داریم و خدا عیبی ندارد
یک دستِ خالی و لباس پاره دارم
این چیزها بهر گدا عیبی ندارد
گفتم که در حق تو بد کردم خدایا
گفتی که میبخشم تو را عیبی ندارد
هر بار گفتم با چه رویی بازگردم؟
با روی خوش گفتی بیا عیبی ندارد
کوچک شدن نزد خدا عین بزرگی است
تحقیر اگر کردی مرا عیبی ندارد
دردم اگر درمان نشد با نسخههایت
عیب از خودم بوده دوا عیبی ندارد
من بارها گفتم شکستم توبه ام را
اما تو گفتی بارها عیبی ندارد
چون که شنیدم «البلاء للولا» است
هر قدر میبینم بلا عیبی ندارد
هرجا شود باید که ذکرت را بگویم
یاد تو بودن هیچجا عیبی ندارد
نوکر اگر صدبار هم پایش بلغزد
ارباب باشد باوفا عیبی ندارد
یک جرعه از ذکر علی مدهوشمان کرد
مستی به نام مرتضی عیبی ندارد
شبهای جمعه کربلا هستند مردم
ما را نبردی کربلا عیبی ندارد
امشب همه هرچند در صحن حسیناند
در صحن عباسیم ما عیبی ندارد
مشکت اگر که پاره شد جانت سلامت
ای حضرت مشکلگشا عیبی ندارد
آرش براری