غزه

شرح باید داد اصل ماجرای غزه را
پخش باید کرد در عالم ندای غزه را

جای دارد دق کند از غصه هر کس که شنید
ناله‌های کودکان بینوای غزه را

خدای من

از در لطفت مرا جواب نکردی
شکر خدایا مرا خراب نکردی

از سر جهلم تو را مواخذه کردم
گرچه تو هرگز به من عتاب نکردی

هر کجا جا مانده بودم آمدی دنبال من
بیشتر از مادری دلواپس احوال من

با خجالت آمدم یا رب به مهمانی تو
آمدی با روی باز اما به استقبال من

یا قمر العشیره

 

گر بشود موقع عطای ابالفضل
اهل کرم می شود گدای ابالفضل

جذب خودش کرده و ربوده دلم را
چهره جذاب و دلربای ابالفضل

ام‌ابیها

عالم نبود، فاطمه اما حضور داشت
قبل از شروع خلقت دنیا حضور داشت

در آن زمان که ظرف مکان و زمان نبود
روح بزرگ حضرت زهرا حضور داشت

آتش ظلم

فاطمه در آتش ظلمی نمایان سوخته
مرتضی از دیدن این داغ سوزان سوخته

آمدند آتش زدند اهل جهنم بر بهشت
قدسیان را با خبر سازید رضوان سوخته

واویلا

دوید شمر عجب با شتاب در گودال
چنان که ریخته باشد ثواب در گودال

تمام عالم امکان اگرچه ملتهب است
زیادتر شده است التهاب در گودال

أدرک أخا

میان علقمه آنقدر تیرباران شد
تنش میانه انبوه تیر پنهان شد

خطاب «أدرک أخا» با حسین بود اما
شنید عمه سادات هم پریشان شد

ولدی علی اکبر

می‌روی میدان علی اکبرم قبل از همه
از تو دل کندند پس اهل حرم قبل از همه

می‌روی و میبری دل‌های اهل خیمه را
دلربایی می‌کنی ای دلبرم قبل از همه

شیرخواره

تشنگی کودکان حساب ندارد
بین حرم شیرخواره خواب ندارد

چنگ نزن ای علی که سینه مادر
هیچ به غیر از دل کباب ندارد

داماد کربلا

عمه‌ها از حال رفتند از کفن پوشیدنش
شد حسن هنگام عمامه به سر پیچیدنش

اذن میدان را گرفت و خنده آمد بر لبش
چشم بد دور، ای عمو قربان آن خندیدنش

امیری حسین و نعم الامیر

آمد یکی در قالب جعفر به میدان
آن دیگری در هیبت حیدر به میدان

طاقت نمی‌آرد سپاه کوفه قطعا
زینب فرستاده دو تا لشکر به میدان

دکمه بازگشت به بالا