شعر شهادت حضرت قاسم (ع)
ابر زخم
کاکلت دست یک مغیره صفت
خنده اش با کنایه غُرّش کرد
ای یتیم حسن, گلوی تو را
سایه ی دشنه ای نوازش کرد
نیزه ای در طواف سینه ی تو
با خدای خودش نیایش کرد
زیر نعل زمخت صدها اسب
درد, صبر تو را ستایش کرد
خس خس سینه ی شکسته ی تو
صحنه را مو به مو گزارش کرد
وحید قاسمی