هجوم به خانه
شکسته شد در و ای وای خانمم افتاد
هجوم لشکر و ای وای خانمم افتاد
مسیر معبر و ای وای خانمم افتاد
نگاه دختر و ای وای خانمم افتاد
هجوم دود ، ندیدم چقدر تاریک است
حیا کنید کمی کوچه تنگ و باریک است
پرند دور و بر تو عقب برو بانو
شکسته بال و پر تو عقب برو بانو
چه آمده به سر تو عقب برو بانو
که ضربه زد به سر تو عقب برو بانو
خدا کند که نیافتی دوباره راه برو
سریعتر برو از هجمه ی نگاه برو
فدای زار نگاهت چقدر غم خوردی
مگر چه بوده گناهت چرا بهم خوردی
بگو زچند نفر ضربه پشت هم خوردی
گمان کنم که زمین خوردی و قدم خوردی
قدت خمیده شده بانوی جوان علی
چه زود پیر شدی آه مهربان علی
چه شد برام بگو زیر دست و پا ماندی
ندیدمت وسط ماجرا چرا ماندی؟!
میان خنده یک مشت بی حیا ماندی
بگو برای علی که چه شد کجا ماندی
حسن نشسته فقط آه می کشد بانو
نگاه خسته به این راه می کشد بانو
خدا کند که کسی ضربه ناگهان نخورد
خدا کند که عزیزی غم جوان نخورد
خدا کند غمِ اینجا به خاندان نخورد
به قلب زینب تو آب هم تکان نخورد
تمام قائله اینجا دگر تمام شود
از این به بعد فقط نقل احترام شود
احمد شاکری