شعر ولادت امام حسين (ع)
ارباب عشق
بــر ســر گـهـوارهٔ اربــاب غـوغـایـی بـه پاست
بـر سر بوسیدن رویش چه دعوایـی به پاست
عرش را زهرا خـودش زیـبـا و تـزییـن میکند
شوروشوقی در دلش وقت گلآرایی به پاست
فـوج فـوج از آسمـانهـا مثـل بـاران میرسنـد
از مـلائـک نـزد زهــرا مـوج دریـایـی به پاست
جبـریـیـل آمد، و مـیکـایـیـل و عـزرایـیـل هـم
آمد اسـرافـیـل هـم، بـزم مـصفـایـی به پاست
فـطـــرس آمــد، انـبــیــأ و اولــیــا هـم آمـدنـد
خـانـهٔ حـیـدر چه مهـمـانـی زیبـایـی به پاست
آمــده آن دلــربــایــی کـه بـهــار جـان مـاسـت
فصل جان عاشقانـش را شکوفـایـی به پاست
منکه باشم؟ تاکه یکتن از محبانش خداست
عـشـق در قنداقه و گهـواره جنبانش خداست
سید محسن حبیب اله پور