شعر ولادت امام حسن عسكری (ع)
مولای من
گفتند از کرامت تو… مبتلا شدیم
آدم شدیم با کرمت آشنا شدیم
گفتند با کریم که دشوار نیست کار
ای دومین امام حسن! ما گدا شدیم
دولتسرای توست به ما خانه ی امید
بعد از بقیع ، ریزه خور سامرا شدیم
دیر آمدیم و دیر رسیدیم گرچه ما
با سفره ای که پهن نمودید جا شدیم
ما خانوادتا به شما دل سپرده ایم
پس خاکبوس حضرت ابن رضا شدیم
غربت کشیده ای و غریبی و بی کسی
شیعه غریب مانده ، شبیه شما شدیم
ساعات آخرت طلب آب کرده ای
ما هم گریزخوان غم کربلا شدیم
نیزه نخورده اید اگر زهر خورده اید
آشفته حال کشته ی بر رمل ها شدیم
از قوم و خویش تو به اسیری نرفته اند
گریان وضع خواهر خون خدا شدیم
هر غصه ای که بود کفن داشتی شما
بیچاره ی تن وسط بوریا شدیم
علیرضا وفایی خیال