توبه ای می طلبد عفو ِ اله ِ من وتو
که کند رحم به این ناله و آه ِ منو تو
لطف حق منتظر ِ بارش ِ چشمان کسیاست
تا بشوید گنه از روی سیاه ِ من وتو
ابر ِ رحمت چکد از گوشه ی چشماندعا
قدرتی هست در این توشه ی آه ِ منو تو
یک قدم مانده به تقدیر شب قدر بیا
نیست جز آه سحر گاه , پناه من وتو
گِرِِهی باز کن از رشته ی غمهایبزرگ
تا گره وا شود از ابروی ماه من وتو
چشم دل ماند ز دیدار نگارنده یخویش
ای دل اینجاست خدا چشم به راه منو تو
چشمه ی آب بقا گر چه نخشکد هرگز
پس چه شد یک شبه خشکید نگاه من وتو؟
بس کن ای مدعی ِ دین ِ نفاق آلوده
شهرمان تیره شد از رنگ گناه من وتو
علت اینکه نیامد پسر فاطمه چیست؟
مانده در پرده ی اعمال تباه من وتو !
گر شود دست توسل ز ولایت کوتاه
سامری می شکند قُبح گناه من و تو
هدف از خلقت ما معرفت محبوب است
این جهان نیست قدمگاه رفاه من وتو
نور ما نور حسین است , خدا میداند
کربلای دل ما هست گواه من و تو
محمود ژولیده