یا زینب(س)
باری چهل منزل خودم ، بُردم به روی شانه ها
دیدم میانِ شعله ها، بال و پرِ پروانه ها
هر جای این پیکر ردِ ، شلاق جا انداخته
زینب فراوان سنگ خورد ، از پشت بام خانه هازینب کجا و بزمِ می، هم صحبتی با مست ها
منزل به منزل بعدِ تو، من دیده ام میخانه ها
دیدم لبانِ خشکِ تو، می خورد چوبِ خیزران
دیدم که می ریزد سرت ، پیمانه در پیمانه ها
بعدِ ابالفضل باز شد ، پای عدو تا خیمه ها
دیدم پس از عباس من ، جان دادنِ ریحانه ها
نه اکبری نه اصغری ، نه قاسم و عبداللهی
دیدم به چشمِ خویشتن ، ویرانی گلخانه ها
دیدم سرِ بازار را ، دروازه ی ساعات را
دیدم به چشمم هلهله ، رقصیدنِ فتّآنه ها
زینب کجا و حلقه ی انظار و چشمان حرام
زینب کجا و حرمله، شمر و سنان ، بیگانه ها
یادم نرفته شمر با ، آن خنجر کُندش چه کرد
شد پاره پاره حنجرت، دندانه در دندانه ها
یک بار جان دادم همان ، دم که رسیدم قتلگاه
یک بارِ دیگر هم مرا ، کشته غمِ ویرانه ها
با هر بهانه می زد و جایی ندیدم من حسین
سیلی زدن باشد جوابِ پرسشِ دردانه ها
مهدی شریف زاده