شعر شهادت حضرت زهرا (س)

اشکِ مناجات

اشکِ مناجات سحر را می خرد زهرا
گریه‌کُن خونین جگر را می خرد زهرا

وقتی شریک‌‌ات “شمع” باشد،سود خواهی بُرد
پروانه ی بی بال و پر را می خرد زهرا

از عِیش دُنیا باخبر باشی،ضرر کردی
از عِیشِ‌دُنیا‌بی‌خبر را می خرد زهرا

هی این در آن در می زنی تا در به در گردی
وقتی گدای در به در را می خرد زهرا

باید درِ این خانه کسبِ اعتباری کرد
آن نوکران مُعتبر را می خرد زهرا

هرجا بساط روضه ای برپاست،شرکت کن
خار و خَس آن دور و بر را می خرد زهرا

گاهی حوالی حسینیّه کمی بنشین
گوشه نشین این گذر را می خرد زهرا

هر آنچه که در چنته داری خرجِ اشکت کن
فردای محشر “چشم تر” را می خرد زهرا

اندازه ی بال مگس نذر حسین‌اش کن
این قطره های مختصر را می خرد زهرا

از ساعتی که سینه ی او زیر سُم ها رفت
سینه زنان این پسر را می خرد زهرا

بردیا محمدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا