شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

جانم علی(ع)

حاجی به دور هشت رسید اعتراف کرد
می‌گفت جای کعبه علی را طواف کرد

دیوارِ مستجار دهان باز کرد و گفت
ما را خدا به خاطر حیدر مَطاف کرد

بیت‌الحرام، قبله شد از خاکساری‌اش
وقتی که زیر پای علی اعتکاف کرد

از ذوقِ مدح او قلمم غرق لکنت است
مثل کسی که کوهِ طلا اکتشاف کرد

حیدر که بود؟! آن‌که پس از اینکه خلق شد
خود را از افتخارِ پرستش معاف کرد

شیری که ذوالفقارِ دَمش قاتل‌ُالقوی‌ست
شمشیر را به روی ضعیفان غلاف کرد

خورشیدِ عصر، حمله به سوی غروب کرد
شرمنده‌ی علی شد و ترک مصاف کرد

هر کس که بی علی‌ همه عمرش نماز خواند
بی‌دین‌تر از کسی‌ست که عمری خلاف کرد

ابلیس، سامری شد و گاوِ سقیفه را
در غیبت نبی، علَمِ اختلاف کرد

لعنت به آن‌که راه چنین مستقیم را
با ردّ پای خویش پر از انحراف کرد

رضا قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا