سنگینی زنجیر اذیت میکند من را
این تن ندارد طاقت فولاد و آهن را
خاصیت زنجیرهای شامیان اینست
با حلقه هایش میکند کج شکل گردن را
زخمی که سر وا کرد خونریزیش بسیار است
با قطره هایش میکند گلدار دامن را
حکاکی انگشتر تو میدهد تفسیر
بر صورت زهرایی من مشت خوردن را
تاول بجان بند بند پیکرم افتاد
چادر که گُر میگیرد آتش میزند تن را
عمه بیاد مادرش دیروز یادم داد
با کهنه معجر زخم روی سینه بستن را
لیلای روی نیزه مجنون وار میگردم
پای برهنه با سرت هر کوی و برزن را
سید پوریا هاشمی