سلام مادرِ دریا

تویی تجسمِ روح ادب به روی زمین
کنارِ جلوه نوری همیشه سایه نشین

اگر به دست تو باشد ، بهشت هم بی بی
کنیز خانهٔ مولا شوی به قطعِ یقین

غمِ زهرا

چنان که اهل بالا گشت آدم در غمِ زهرا
بهشتی نیست آنکس که نباشد آدم زهرا

خدایش هر چه زیبائیست را بر فاطمه داده
و خلقت را خلاصه کرده در سن کم زهرا

روح و روانش

شبانه آسمانش خاک می شد
نه زهرا ، بلکه جانش خاک می شد

چه خاکِ آتشینی داشت زهرا
دگر روح و روانش خاک می شد

یا فاطمه

عرض ادب به راحت جان امام ها
جز خانه اش نرفته پرم سوی بام ها

یا فاطمه است بر لب بود و نبودمان
نامی که هست عشقِ خداوندِ نام ها

زنده کن

بایست کوه بداند وقار یعنی چه؟

بتاب ماه ببیند نگار یعنی چه

شبی به روی خودت میزبان حاتم باش

که تا نشان بدهی سفره دار یعنی چه

یا علی

حتما نباید معجزه شق القمر باشد
یا اینکه اعجاز عصا مار دوسر باشد

آنچه خدا خواهد همان مقدور خواهدشد
هر معجزه با آن پیامش معتبر باشد

خوشبختم در عالم

اگر گفتم که خوشبختم در عالم ، علتی دارد
که دل با حبِّ آقای خراسان قیمتی دارد

امان از نار می گردد نصیبش بی برو برگرد
هر آنکه در حریم طوس برگِ دعوتی دارد

سلام غریب غریب ها

ماییم هم جوار تو یا حضرت رضا
پروانه ی مزار تو یا حضرت رضا
چون ذره بر مدار تو یا حضرت رضا
هر لحظه بی قرار تو یا حضرت رضا

یا امام رضا(ع)

اگر گفتم که خوشبختم در عالم ، علتی دارد
که دل با حبِّ آقای خراسان قیمتی دارد

امان از نار می گردد نصیبش بی برو برگرد
هر آنکه در حریم طوس برگِ دعوتی دارد

به هر دری بزنم

به هر دری بزنم تا که در نگاهِ تو باشم
فراری از همگانم که در پناه تو باشم

به جایگاه رفیعت توسلم شده آقا
که سر به زیر تو باشم ، که سر به راه تو باشم

عشق شیرینم

دوباره زمزمهٔ راهیانِ نور شده
و باز دست گدا تا حرم چه دور شده

دلم عجیب زند شور ، عشق شیرینم
دوباره حاصل این چشم ، اشک شور شده

مرد غریبی

ای مرثیه ها اشک بریزید برایش
خون گریه کنید دیده ها بهر عزایش

بر مرد غریبی که به خود یارندیده
ای حنجره ها روضه بخوانید برایش

دکمه بازگشت به بالا