هزار شعله ی خون بر روی جگر دارم
دلم گرفته و خوب است چشم تر دارم
بده نشانی من را به حضرت موسی
گناه, از همه ی خلق بیشتر دارم
نشد برای تو قید گناه را بزنم
مرا ببخش که این قدر دردسر دارم
فدای تو شوم, اصلا بیا بزن من را
ولی نخواه از این عشق دست بردارم
همیشه منتظر لطف یک نفر بودم
همیشه چشم بر احسان یک نفر دارم
“زمانه بر سر جنگ است یاعلی مددی”
دوباره حال و هوای نجف به سر دارم
علی علیِ مرا زود می خرد زهرا
من از مرام دل فاطمه خبر دارم
فدای حضرت زهرا که گفت: فضه بیا
مرا کمک بده که درد در کمر دارم
نمرده ام که کسی حیدر مرا بزند
سرم شکسته ولی از پرم سپر دارم
ز قتلگاه خودم, کوچه ی بنی هاشم
به سوی قتلگه کربلا نظر دارم
آهای خنجر و شمشیرهای در گودال
نگفته اید به خود, مادرم… پسر دارم
محمد جواد شیرازی