شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

آزادم

صید آزادم دلم افتاده در دام علی
مست گشتم چون زدم لب بر لب جام علی

چون کبوتر پر زدم بالا و پست چرخ را
نیست آسایش به غیر از گوشهء بام علی

شهد شیرین ولایت چون به کامم خانه کرد
شد کمالم جلوه گر با بردن نام علی

عین ما بینا شد از ع علی پس عیب نیست
سر بگردانم به سوی قبلهء لام علی

چون مهارم را به دست کس ندادم ، فاطمه
بست من را در نجف تا دل شود رام علی

سیم و زر سرمایهء دنیا مداران گشت و ما
سینه ای داریم پر از دُرّ اسلام علی

روز محشر هر که می جوید کسی را ، شیعه هم
میگذارد سر به زیر سایهء گام علی

داریوش جعفری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا