شعر شهادت حضرت علی اكبر (ع)

ارباً اربا

دیگر استاد شده دشمن‌مان در «کشتن»
آخرین شیوه‌ی قتل است، «پیمبر کشتن»

کوفیان درس گرفتند، از «ابن ملجم»
تا رسیدند، در این جنگ، به «حیدر کشتن»

مشقِ این قوم، سرِ کشتنت «ارباً ارباست»
با تو آموخته شد «چند برابر کشتن»

سرِ جان دادنِ من پای تنت؛ باور شد
پدری را تَهِ مقتل نه؛ جلوتر کشتن

قصدشان کشتنِ من بود، چه فرقی دارد ؟!
علی‌اصغر کشتن؛ یا علی‌اکبر کشتن

پهلوی زخم، به دستم چه گریزی داده
روضه‌ی «دستِ پدر بستن و مادر کشتن»

اولِ راهِ جدایی؛ پسرم را کشتند
با سرم می‌رسد این قوم، به «دختر کشتن»

 رضا قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا