شعر ولادت امام حسين (ع)

سید الشباب

تَفَأُلی زدم و اینچنین جواب آمد

بگو به خسته دِلان سید الشباب آمد

جهان مثل ِخزان فصل ِنو بهاران شد

دوباره از کرم حق شمیم ناب آمد

گُلِ مُقَدَّسِ خنده بروی لب وا شد

همینکه دلبرمان از پسِ نقاب آمد

گره گشای دو عالم عزیز قلب نبی

نگار فاطمه و عشق بوتراب امد

غریق شور و شعف بلبلی غزل می خواند

ز آسمان به زمین قرصِ آفتاب آمد

چه! دلبری که ز یمن شکوه میلادش

یمی ز رحمت و بارانی از ثواب آمد

همین بس از برکات قدوم او امشب

نسیم خوش نفسی از گل و گلاب آمد

بساط مستی ما عاشقان فراهم شد

هزار جام دل انگیز پر شراب آمد

رسیده عیدی ما از کرامت حیدر

به ما ز عالم بالا چنین خطاب آمد

سفر به کرببلا شد نصیب ما امشب

دعای ما همه اینگونه مُستَجاب آمد

حسین آمده جانانه کف بزن زیرا

شفیع و یاور ما در صف ِحساب آمد

 رضا آهی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا