شعر شهادت حضرت رقيه (س)

ای لاله ی خوشبوی

ای سر در خون خضاب ای لاله ی خوشبوی من
لطفاً از پیشم نرو امشب بمان پهلوی من

زانوانت را نیاوردی سرم بی بالش است
لا اقل بگذار امشب سر روی زانوی من

قصد دارم وا کنم این پلکهای بسته را
کن تماشایم ولی بابا ! نپرس از موی من

اصلاً امشب من قراری می گذارم با خودت
من به ابروی تو می گِریم تو بر ابروی من

غصه ی من را نخور آنقدر محکم هم نبود
جای سیلی ماند تنها بیست شب بر روی من

 محسن ناصحی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا