شعر وروديه محرم

حسین جان

ای گریه‌های هرشبِ یکریز جان حسین
باران هر نگاهِ غم‌انگیز جان حسین

زد صیحه فاطمه که بمیرم حسین جان
زهرا که گفت ، شد دَمِ ما نیز جان حسین

ما آمدیم چای خوریم آبرو بریم
جانم بگیر و چایِ مرا ریز جان حسین

از عشق توست لب به لبِ این سینه‌های سرخ
می‌ریزد این پیاله‌ی سر ریز جان حسین

ای عاشق تهجد عشاق بی نشان
از جنس توست اشکِ سحرخیز جان حسین

دیدم خدا که خط به گناهان من کشید
تنها خرید از منِ ناچیز جان حسین

با آهِ آتشین سرِ راهم نشسته عشق
از پنبه است خِرقه‌ی پرهیز جان حسین

آقای ما بیا جگری شرحه شرحه‌ایم
تا بشنویم از آن لبِ خونریز جان حسین

 حسن لطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا