شعر شهادت حضرت ام البنين (س)

بگو اُم‌البَنین

گرچه فرقی هست از این فاطمه تا فاطمه
ذکرِ یا اُم‌البَنین یعنی همان یا فاطمه

خانه‌ی بی فاطمه هرگز نمی‌خواهد علی
هست شیرینیِ مولا در دو دنیا فاطمه

حضرتِ اُم‌البَنین از جلوه‌های فاطمه‌است
گرچه زهرا رفت اما هست اینجا فاطمه

بچه‌های فاطمه بر دامنِ اُم‌البَنین
خواب می‌رفتند و می‌دیدند رویا: فاطمه

از همان اول همه گفتند مادرجان به او
چشمشان می‌دید در این خانه تنها فاطمه

با ادب فرمود : آقاجان بگو اُم‌البَنین
وَرنه نامش را صدا می‌کرد مولا فاطمه

او کنیزی آمد و زهرا عزیزِ خویش کرد
او زمین بوسید و زینب گفت اُمّا فاطمه

مریم و آسیه و حوا و هاجر کیستند
مادر عباس وقتی می‌رسد با فاطمه

روز محشر چادر او هم شفاعت می‌کند
تا که می‌آید به محشر پشت زهرا فاطمه

بچه‌های او هم آری بچه‌های فاطمه‌اند
نیست او در کربلا و هست اما فاطمه

بسکه یا اُم‌البَنین از ما گره وا می‌کند
هست بر لبهای ما یافاطمه یافاطمه

دورِ زهرا بچه‌ها بودند و مولا بود حیف
وای از اُم‌البَنین این‌بار تنها بود حیف

 حسن لطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا