شعر ولادت حضرت زهرا (س)

جانِ على

وقتى كه خدا ميل تماشاى تو دارد
يعنى كه نشان از يد طولاى تو دارد

بايد بنويسند به هر نقش و نگارى
جبريل در افلاك تمناى تو دارد

شان تو و قدر تو كه در فهم نگنجد
ديروزِ خدا جلوه ى فرداى تو دارد

پوشيده نباشد به كسى معنى كوثر
اسلام ثمر از بر طوباى تو دارد

“با نقطه ى با نقطه ى پيوند توهستى
آئينه ى قدى خداوند تو هستى”

تنها قَسَمت فاطمه جان،جانِ على بود
حرف و سخنت باور و ايمان على بود

حتى غم عالم به دلش بود اگر حضرت مادر
يك خنده ى شيرين تو درمان على بود

جبريل نوشته ست كه از روز ولادت
دستش همه ى عمر به دامان على بود

تنها نه تو بلكه پدرت در شب معراج
مبهوت على بود…پريشان على بود

“بوسيدن دستان شما واجب عينيست
تعظيم تو بر شيرخدا واجب عينيست”

هر دُر سخن از جانب تو آب حيات است
هر نافله ات يكصد و ده رشته قنات است

بانو پسرانت همگى حضرت عشق اند
باب كرم و ديگرى هم باب نجات است

آن يك پسرت هم كه خداوند ادب بود
بى تاب تو از روز ازل شاه فرات است

عيدى بده مادر به دلم كرب و بلا را
در دست تو تنها به خداوند برات است

“ما چشم فقط جانب منشور تو داريم
درديم..چه غم؟نور على نور تو داريم”
آرمان صائمى

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا