شعر شهادت حضرت رقيه (س)

حال دل خرابمو

حال دل خرابمو

دخترم خونه ی نو مبارکه
نمی گم حال دل خرابمو
عمه داره میره اما می دونه
تو گلستون میکنی خرابه رو

من به شامیا سپردم که برات
شبای جمعه یه کم آب بیارن
قول دادن بهم شبا بیان پیشت
روی قبر تو سه تا شمع بزارن

غذایی نبود حلال عمه جون
تو گرسنه جون دادی تو بغلم
ما داریم میریم زیارت بابات
تو بمون تو این خرابه عسلم

جای تو خجالتم رو می برم
تو امانت بودی و شکستنت
یه شب از عمه جدا شدی گلم
اون یه شب تا می تونستن زدنت

میرم از پیش تو با قد کمون
اگه از داغ تو امسال نمیرم
با سه تا شمع شکسته سال بعد
واسه تو جشن تولد می گیرم

واسه هدیه معجرت رو میارم
تا موهات دیگه پریشون نمونه
مرهمی برای زخمات میارم
تاولا کف پاتو نسوزونه

ناصر دودانگه

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا