شعر وروديه محرم

حال و روزش با نوای عشق بهتر میشود

حال و روزش با نوای عشق بهتر میشود
هر که چشمش در میان روضه ها تر میشود

این دل سنگم که جای خود,شنیدم از کسی
ریگ های دشت با نام تو گوهر میشود

نوکری پستم ولیکن دلخوشم ازاینکه من
روزگارم با غلامی شما سر میشود

از شما دورم ولی شب های جمعه این دلم
می پرد تا صحن تو,مثل کبوتر میشود

با نوای یا حسین و ذکر شور یا حسن
دل اسیر نام های دو برادر میشود

کاروان را باز گردان ای عزیز فاطمه
در همین جا قلب زینب زار و مضطر میشود

بازگرد آقا که با دست پلید حرمله
غنچه ی شش ماهه ی باغ تو پرپر میشود

دخترت بی سایبان و خواهرت بی همسفر
جعفرت بی پیکر و عون تو بی سر میشود

چند روز بعد در این سرزمین پربلا
صحبت از دزدیدن خلخال و معجر میشود

چند روز بعد در گودال بین تیغ وتیر
حنجرت درگیر با تیزی خنجر میشود

علی مشهوری(مهزیار)

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا