شعر شهادت حضرت زهرا (س)

حضرت مادر

کیست زهرا؟ روشنای آب‌ها
مرد مردان در دل مرداب‌ها

عشق چون آتشفشان در سینه‌اش
مهربانی‌، جلوه‌ی آیینه‌اش

در دلش گنجینه‌ی اسرار حق
قطره‌ای از علم او صدها ورق

عالمه، راضیه، صدیقه، بتول
حجة الله است بر آل رسول

صد گره وا میشود با فاطمه
ذکر اعجاز نبی یا فاطمه

بندگی از عمق جان، دلداه‌لش
جان فدای زندگی ساده‌اش

چادر او سرپناه مکتب است
فاطمه الگوی راه زینب است

نام زهرا، بانگ تکبیر علی‌ست
خطبه‌ی او، همچو شمشیر علی‌ست

واژه‌هایش تیغ بُرّانند و بس
خط به خط تفسیر قرآنند و بس

رزم او در پیش مردش، دیدنی است
در دل میدان، نبردش دیدنی است

در بصیرت، اُسوه‌ی عمارهاست
«فاطمه» نه ! «فاتحِ» پیکارهاست

اشک را در جنگ، جنگ افزار کرد
گریه‌هایش «خواب» را «بیدار» کرد

عزتش طعنه به هر سو میزند
نزد زهرا کوه زانو میزند

حرکت او در مدار نور بود
انقلابش، انفجار نور بود

قد خمیده در قیامش ایستاد
یک تنه پای امامش ایستاد

زن نگو، مردانگی شرمنده‌اش
باز میشد زخم‌ها با خنده‌اش

زخم خورد و حرفی از مرهم نزد
بین آتش سوخت اما دم نزد

رو به قبله دست بر پهلو گرفت
ماه از خورشید عالم رو گرفت…

محمد زوار

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا