شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)

دلواپسم

داغ تو روزگارِ مرا گریه دار کرد
ای عشق‌جان چه با دل تو روزگار کرد

مانند مادران جوانمرده روز و شب
باید نشست پای غم تو هَوار کرد

دلواپسیم حضرت گریه به ما بگو
باید برای زخم دو چشمت چکار کرد

جبریل اشک زیر بغلهای او بگیر
از آه مادرش چه دلی شعله‌زار کرد

داغ حسین امام مرا پیر کرده است
از بس که روز و شام جگر داغدار کرد

گیسو بریز ای سر نیزه پسند من
قربان آنکه باز مرا بی‌قرار کرد

هر روز ظهر سایه‌ی آن نیزه دار بود
آقا چه لطف‌ها که به آن نیزه دار کرد

دارد گله رُباب از آن تیر می‌کند
دیدی چگونه بچه‌ی ما را شکار کرد

حسن لطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا