شعر مناجات امام حسين (ع)

عزیزم حسین

تویی دریای بی پهنای خِلقَت..،ما نَم‌َت هستیم
تو بیش از ظرفیت‌های وجودی،ما کم‌َت هستیم

ملالی نیست..،ما را حبس کن در پیله‌ی داغت
که این پروانه‌بودن را بدهکار غم‌َت هستیم

به جز گریه گدای خانه ات خرجی نمی خواهد
دو سکه اشک هم کافی‌است..،لنگِ دِرهَم‌َت هستیم

به قربان کف پایَت!قدم بر چشم ما بگذار
فراتت را رها کن تشنه‌لب! ما زمزم‌َت هستیم

اگرچه اشک ما مشکی برایَت پُر نخواهد کرد
اقلاً دلخوشیم از اینکه گاهی مَرهم‌َت هستیم

تمام آسمان‌ها تکّه‌ای از بیرق‌ات هستند
به هرجا می رویم انگار زیر پرچم‌َت هستیم

خوشامدگوییِ هر گریه‌کُن با حضرت زهراست
به مادر جان بگو:دلتنگ خیرمقدم‌َت هستیم

به دلچسبیِ آه سینه‌زن های تو آهی نیست
بخار استکان چاییِ تازه‌دم‌َت هستیم

فقط کافی است تا لب تر کنی..،پای تو می میریم
به قول لات های با مُرُوَّت:آدم‌‌َت هستیم!

دم مغرب..،سنان مست رفت و ساربان آمد…
همه دلواپس انگشتِ زیر خاتم‌َت هستیم

نفهمیدیم آخر..،یک حصیر کهنه کافی بود؟!…
کماکان فکرِ طرز جمع جسم دَرهم‌َت هستیم

بردیا محمدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا