شعر شهادت حضرت قاسم (ع)

قلب معرکه

غصه نخور تا پسر حسن هست
پهلوون جنگای تن به تن هست
هیچی نباید جلومو بگیره
زره اگه پیدا نشد کفن هستهرکاری لازمه بگو می‌کنم
یه صبح تا شب عمو عمو می‌کنم
عمو اگه بازم نذاری برم
وصیت بابامو رو می‌کنم

توو قلب معرکه قدم می‌زنم
رجز میخونم از تو دم مینزم
بذار فقط پام برسه به میدون
لشکر دشمنو بهم میزنم

ازرق شامو سرجاش می‌شونم
نیزه توو قلب بچه‌هاش می‌شونم
هرکی طرف شه با تو مطمئن باش…
…که مادرش رو به عزاش می‌شونم

من مدد از شاه نجف گرفتم
واسه تو جونمو به کف گرفتم
مثل علی توو خیبر و نهروان
جمجمه‌هاشونو هدف گرفتم

شمشیر و نیزه رو تنم نشسته
راه تنفسم رو نیزه بسته
توو این شلوغیا سم اسباشون
استخونای سینمو شکسته

نعره یا علی مدد کشیدم
جلوی سیل اسبا سد کشیدم
حالا دیگه کفن به اندازم نیست
برای اینکه خیلی قد کشیدم

 آرش براری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا